روی دستش پسرش رفت ولی قولش نه :: ✿.¸¸ ایرج حسن زاده ¸¸.✿

✿.¸¸ ایرج حسن زاده ¸¸.✿

✿.¸¸ انسان آمیزه ای از عقل و عشق است، ولی عقل ابتدا و عشق انتهاست ¸¸.✿

✿.¸¸ ایرج حسن زاده ¸¸.✿

✿.¸¸ انسان آمیزه ای از عقل و عشق است، ولی عقل ابتدا و عشق انتهاست ¸¸.✿

ایرج حسن زاده
✿.¸¸ ایرج حسن زاده ¸¸.✿
فهرست تمامی مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روی دستش پسرش رفت ولی قولش نه» ثبت شده است

علی اصغر


روی دستش "پسرش" رفت ولی "قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش" رفت ولی "قولش نه"

این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای "نعش قمرش" رفت ولی "قولش نه"

شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار
دست غم بر "کمرش" رفت ولی "قولش نه"

هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین"
ای دمش گرم "سرش" رفت ولی "قولش نه" ...


  • ایرج حسن زاده